تعریف تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی (Technical Analysis) روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است.
تحلیل تکنیکال در بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز و فارکس و نیز بازارهای بورس کالا مورد استفاده قرار میگیرد.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال حدود سه قرن قدمت دارد و استفاده از شاخص های تکنیکال و ترسیم نمودارهای تکنیکال را میتوان در نوشته های قرن هفدهم و هجدهم میلادی نیز مشاهده کرد.
شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است. چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد که هنوز، با وجود نواقص این شاخص و نقدهایی که بر آن وارد است، از جمله #شاخصهای مهم اقتصادی محسوب میشود.
مرور چند تعریف تحلیل تکنیکال (تحلیل تکنیکی)
هنر تحلیل تکنیکال (با تاکید بر واژهی هنر) تشخیص زمان تغییر روند قیمتها در نخستین مراحل تغییر قیمت و سوار شدن بر موج جدید قیمتهاست. تا زمانی که شواهد جدید نشان بدهد که روند جدیدتری در حال شکل گیری است و تحلیل گر تکنیکال، قبل از اینکه تمام بازار، متوجه تغییر روند بشود، تصمیم های سرمایه گذاری جدید را انتخاذ کند.
واژه تکنیکال وقتی در مورد بازارها و معاملات مورد استفاده قرار میگیرد، معنایی بسیار متفاوت از معنای رایج آن دارد.
استفاده از تحلیل تکنیکال برای بررسی یک بازار، به این معناست که به جای توجه به خود کالا و خدماتی که در آن بازار معامله میشود، فقط به رفتارهای بازار توجه کنیم.
تحلیل تکنیکال، دانش ثبت تاریخچه معاملات (معمولاً به صورت نمودارهای گرافیکی) و سپس پیش بینی روندهای محتمل در آینده بازار است.
منبع: Technical Analysis of Stock Trends
تعریف تحلیل تکنیکال را میتوان به سه صورت مطرح کرد:
- تحلیل نوسانهای گذشته قیمت با انگیزه پیش بینی تغییرات آینده قیمت
- تحلیل مبتنی بر رفتارهای بازار از طریق مطالعه نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و سایر شاخص های تکنیکال
- روشی برای پیش بینی قیمت کالاها بر اساس الگوی تغییرات قیمت و تغییرات حجم معاملات بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار
منبع: New Frontiers of Technical Analysis
تعاریف تحلیل تکنیکال چیست؟
تعاریف زیادی درمورد تحلیل تکنیکال در منابع مختلف ارائه شده است که در اینجا، سه مورد از این تعاریف را بررسی می کنیم:
- تحلیل تکنیکال، هنری است که زمان تغییر روند قیمتها در مراحل نخست تغییر قیمت و سوار شدن بر موج جدید قیمت ها را تشخیص می دهد. این بررسی تا زمانی انجام می شود که شواهد جدید، گویای شکل گیری روند جدیدتری باشند. تحلیلگر تکنیکال پیش از مطلع شدن تمام بازار از تغییر روند، باید تصمیم گیری های جدیدی برای سرمایه گذاری جدید داشته باشد.
- معانی واژه تحلیل تکنیکال در حوزه بازارها و معاملات، متفاوت از معانی رایج آن است. کاربرد تحلیل تکنیکال به منظور تحلیل و بررسی یک بازار، به معنای صرفا تمرکز بر رفتارهای بازار است. یعنی بجای تمرکز بر خود کالاها و خدمات قابل معامله در آن بازار، صرفا به رفتارهای بازار توجه داشته باشیم.
نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال
اما نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال چیست؟ در تحلیل تکنیکال یک اصل اساسی وجود دارد که تمامی اطلاعات دردسترس بازار تحت تاثیر قیمت بازار قرار می گیرند. بنابراین، نیازی نیست اقتصاد، موارد بنیادی و توسعه های انجام شده را بررسی کنیم. زیرا تمامی این موارد پیش از این در قیمت سهم درنظر گرفته شده اند.
به اعتقاد تحلیلگران تکنیکال، قیمت ها در روندهای مشخصی درحال حرکت هستند. تاریخ نیز تمایل به تکرار دارد، به ویژه زمانی که روانشناسی کل بازار را درنظر می گیریم. ۲ نوع اصلی تحلیل تکنیکال متشکل از بررسی الگوهای نموداری و بکارگیری اندیکاتورهای تکنیکال است. الگوهای نموداری را می توان همان اشکال ذهنی تحلیل تکنیکال دانست. تحلیلگران با استفاده از این نمودارها تلاش می کنند الگوهای مشخص، مناطق حمایت و مقاومت را تشخیص دهند. در قسمت های بعدی این مقاله، مطالب بیشتری در رابطه با الگوهای نموداری ارائه می دهیم.
تحلیلگر تکنیکال برای پیش بینی تحرکات قیمتی هر نوع اوراق بهاداری تلاش می کند. او برای انجام تحلیل علاوه بر قیمت سهم، از حجم معاملات نیز استفاده می کند. برای تحلیل تکنیکال می توان از هزاران الگو و سیگنال در هر صنعت از بازار استفاده کرد.
با استفاده از برخی اندیکاتورها می توان بر وضعیت فعلی بازار متمرکز بود و با استفاده از سایرین می توان بر وضعیت آینده بازار تمرکز داشت. بعنوان مثال، برای تعیین قدرت یک روند و جهت احتمالی حرکت آن روند می توان از حدود حمایت و مقاومت استفاده نمود.
مقدمه استراتژی های تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال استراتژی هایی را برای افراد تازه کار به همراه دارد. زیربنای الگوهای تحلیل تکنیکال، فاکتورهای روانشناسی است. این فاکتورها طراحی شده اند تا جهت حرکت قیمت ها بعد از شکست این الگوها در زمان مشخص و قیمت را پیش بینی کنند. مثلا یک الگوی مثلث بالارونده (ascending triangle) بعنوان یک الگوی صعودی، نقاط کلیدی مقاومت در نمودار را نشان می دهد. هر نوع شکست از این مقاومت ممکن است حرکات چشمگیر با حجم معاملاتی بالا را حاصل کند.
شکل آماری تحلیل تکنیکال، بصورت اندیکاتورهای تکنیکال نمایان می شود. این اندیکاتورها، فرمول های ریاضی متعددی بر روی اطلاعات قیمت و حجم معاملاتی بکار می برند. میانگین های متحرک بعنوان رایج ترین اندیکاتورهای تکنیکال محسوب می شود. این نوع اندیکاتورها، اطلاعات قیمتی را به منظور شناسایی روندها ساده سازی می کنند. در بخش های بعدی، اطلاعات بیشتری درمورد اندیکاتورها ارائه خواهد شد.
معایب و محدودیت های این تحلیل
یک سوال مهم این است که معایب تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال همچون سایر استراتژی های تریدرهای خاص معاملاتی، دارای محدودیت هایی مشابه است. ممکن است تحلیل نمودارها به روشی اشتباه انجام شود. ممکن است شاهد تشکیل الگوها با حجم معاملاتی پایین انجام شود. شاید بازه ی زمانی میانگین های متحرک، باتوجه به نوع معامله ای که درحال انجام آن هستید، بیش از حد کوتاه یا بیش از حد طولانی باشد. علاوه براین موارد، در تحلیل تکنیکال سهام و روندها، محدودیت های خاصی وجود دارد که صرفا مختص این تحلیل است. هرچه استراتژی تحلیل تکنیکال، ابزار و تکنیک های کاربردی این تحلیل بیشتر مورداستفاده عموم باشد، بر حرکات قیمت در بازار تاثیرگذارتر خواهد بود.
یکی از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال، فرضیه بازار کارا است. اما این فرضیه بعنوان یکی از محدودیت های این تحلیل نیز شناخته می شود. براساس این فرضیه، قیمت های بازار تمامی اطلاعات گذشته و حال را منعکس می سازد. پس هیچ راهی به منظور کسب سود از روندهای بازار وجود ندارد مگر اینکه بازار فاقد کارایی کامل باشد. به اعتقاد تحلیلگران بنیادی، بازار ممکن است کارا باشد اما تمامی اطلاعات در قیمت گذشته و حال موجود نیست و قیمتها بصورت تصادفی در حرکت هستند.
دومین ضعفی که برای تحلیل تکنیکال ذکر شده این است که از این روش صرفا در برخی اوقات می توان استفاده کرد. درصورتی که حد ضرر مشابهی توسط معامله گران برای یک سهم خاص درنظر گرفته شود، بسیاری از سهامداران سهام خود را با رسیدن به قیمت نزدیک حد ضرر می فروشند. این موضوع کاهش قیمت سهام شده و سبب تایید پیش بینی ها می شود. درنهایت این سبب صحیح بودن تحلیل تکنیکال پیش بینی شده می گردد.
اما باوجود این محدودیت ها، یک تحلیلگر تکنیکال می تواند موفقیت های زیادی بدست آورد. یعنی تا زمانی که مدل معاملاتی یک تحلیلگر تکنیکال بدرستی کار کند، این محدودیت ها اهمیتی ندارند. همچنین، مزایای بی شمار تحلیل تکنیکال درمقایسه با تحلیل بنیادی تاحد زیادی ارزش و نقاط قوت این تحلیل را آشکار می سازند.
تفاوت ها و مزایای تحلیل تکنیکال در مقایسه با تحلیل بنیادی
در این قسمت قصد داریم به مقایسه تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل بنیادی بپردازیم. درواقع به این سوال پاسخ می دهیم که مزایای تحلیل تکنیکال چیست و چرا باید به سراغ این تحلیل برویم و آن را بیاموزیم. مهمترین مزایای تحلیل تکنیکال در ادامه بررسی می گردد.
انعطاف پذیری و سازگاری با تمامی بازارها
از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال می توان سازگاری و تنوع این تحلیل برای انواع معاملات در بازه های زمانی مختلف را نام برد. به جرات می توان گفت هیچ بازار و فضای معاملاتی را نمی توان یافت که این اصول در آن بکار نرفته باشد.
تحلیلگران تکنیکال می توانند هریک از بازارهای مورنظر خود را مطالعه کنند. حتی درحالتی که دانش کافی بنیادی در این زمینه نداشته باشند. اما تحلیلگران فاندامنتال بدلیل رویارویی با مقادیر زیادی اطلاعات و بررسی صورت های مالی بسیارزیاد، باید تخصص زیادی داشته باشند. مثلا با آموزش تحلیل تکنیکال می توانید هر زمان موردنظر، از گروه خودرو به سمت گروه دارویی تغییر جهت دهید. اما یک تحلیلگر بنیادی باید در ابتدا به بررسی صورت های مالی زیادی بپردازد تا قادر به خرید سهام مناسب باشد.
سرعت بسیارکم تحلیلگر فاندامنتال، سبب از دست دادن بسیاری از نوسانات و سودهای بازار می شود. اما تحلیلگر تکنیکال با هوش و ذکاوت خود و ابزار انعطاف پذیر و سریعی همچون تحلیل تکنیکال می تواند سود بیشتری بدست آورد.
کدام تحلیل را انتخاب کنیم؟
حال که دانستید مزایای تحلیل تکنیکال چیست؟ اغلب معامله گران یکی از این دو تحلیل را بعنوان روش اصلی خود انتخاب می کنند. اما این دو تحلیل، دارای نقاط مشترک زیادی هستند. تحلیلگران بنیادی سعی می کنند مقدماتی از تحلیل تکنیکال را بیاموزند. تحلیلگران تکنیکال بسیاری نیز در تلاش هستند تا حداقل اطلاعاتی از تحلیل بنیادی را بیاموزند.
اما در بسیاری از موارد، علت ها و نمودارهای این دو روش با یکدیگر تداخل دارند و نمی توانید از هر دو روش همزمان استفاده کنید! در برخی مواقع، در اوایل حرکات مهم بازار، یک تحلیلگر فاندامنتال قادر به ارائه تعریف درستی برای تغییرات بازار نیست. در چنین لحظات بحرانی، برداشت ها و پیش بینی روند قیمت دو تحلیلگر تفاوت های زیادی خواهد داشت. در اغلب موارد، بطور همزمان قادر به درک تغییرات هستند اما گاهی زمانی برای عکس العمل باقی نمی ماند.
با گذشت زمان، تحلیلگر تکنیکال برای درک و خواندن تغییرات در نمودارها، اعتماد بنفس بیشتری خواهد داشت. تنها یک تحلیلگر تکنیکال می تواند در شرایط بازار با تغییراتی که متناقض با خرید عمومی است، آرامش خود را حفظ کرده و حتی از این موقعیت شاد باشد. زیرا می داند خیلی زود با اطلاعات جدید حاصل از دلایل فاندامنتال جدید مواجه خواهد شود و شاید تنها او برای تصدیق محاسبات خود منتظر نبوده باشد.
یکی از نکات مهم دیگر برای تایید تحلیل تکنیکال این است که تحلیلگر تکنیکال سنیت به تحلیلگر بنیادی به تحلیل های خود معتقدتر است. برای معامله گری که بر سر دو راهی قرار گرفته که کدامیک از این تحلیل ها را انتخاب کند، با انتخاب تحلیل تکنیکال موفقیت های بیشتری خواهد داشت. زیرا این تحلیل به بررسی عوامل بنیادی هم می پردازد و اثرات بنیادی همیشه روی قیمت لحاظ شده است. بنابراین بررسی فاندامنتال در بسیاری موارد غیرضروری است.
آموزش قدم به قدم تحلیل تکنیکال
در علم تحلیل تکنیکال، ابزارها و روش های متنوعی برای یادگیری وجود دارد. اما در اینجا تنها می توانیم به بررسی مهمترین این ابزارها بپردازیم. علم تحلیل تکنیکال بازارهای مالی تنها در یادگیری نمودارها و مفاهیم مالی خلاصه نمی شود. بلکه آشنایی با روانشناسی بازار و مدیریت سرمایه به موفقیت در سرمایه گذاری کمک می کند.
سطوح مختلفی در آموزش تحلیل تکنیکال آموزش داده می شود. مهمترین این سطوح شامل موارد زیر است:
- روندشناسی
- خطوط حمایت و مقاومت
- اندیکاتورها
- کندل شناسی
- ایچیموکو
- فیبوناچی و امواح الیوت
در ادامه بصورت خلاصه به بررسی هریک از این سطوح مهم در پاسخ به سوال مهم تحلیل تکنیکال چیست می پردازیم.
روند شناسی
روند شناسی شامل دو روند مثبت و منفی است:
- روند مثبت مجموعه ای تغییرات قیمتی است که با اتصال سه کف قیمتی با یک خط به یکدیگر، بطوریکه در ازای هر کف یک سقف بالاتری داشته باشیم. بصورتی که کف و سقف دوم از کف سقف اولی بالاتر و کف و سقف سوم از کف و سقف دوم بالاتر است. اصل سوم قیمت ها برطبق روندها در حرکت است.
- روند منفی مجموعه ای از تغییرات قیمتی طوریکه بتوان سه سقف قیمتی را با یک خط به همدیگر متصل کرد. بطوریکه در ازای هر سقف، یک کف بالاتری داشته باشیم. بصورتیکه سقف و کف دوم از اولی بالاتر و کف و سقف سوم از سقف و کف دوم بالاتر است.
خطوط حمایت و مقاومت
خطوط مقاومت و حمایت از جمله مباحث مهم در تحلیل تکنیکال هستند.
- مقاومت، ناحیه ای از قیمت است که در روندهای صعودی درمقابل کندلها قرار دارد. با نزدیکی هر بار قیمت به این ناحیه یا برخورد با آن، قادر به عبور از آن نیست. این ناحیه، ناحیه مقاومت نامیده می شود. افزایش تعداد برخوردها با این ناحیه و طولانی تر شدن زمان عبور از این ناحیه، سبب افزایش قدرت این مقاومت می شود. این موضوع در شکست حرکات صعودی بزرگ قابل مشاهده است.
- با نزدیک شدن قیمت ها در مسیر نزولی به ناحیه ای و لمس با آن ناحیه، ممکن است نتواند از آن ناحیه به حرکت منفی خود ادامه دهد. در این حالت ممکن است به دلیل عدم توانایی در ادامه مسیر، تغییر مسیر دهد. به چنین ناحیه ای ناحیه حمایت گفته می شود. ماهیت این ناحیه بالعکس ناحیه مقاومتی است. اما همچون ناحیه مقاومت، با افزایش تعداد برخوردها و افزایش مدت زمان تشکیل این ناحیه، قدرت حمایتی افزایش می یابد. با شکسته شدن حمایت های بلندمدت، شاهد ریزش های بزرگ خواهیم بود.
اندیکاتورها
اندیکاتور در تحلیل تکنیکال چیست؟ اندیکاتور ابزاری است که با داشتن فرمول خاص خود برای تشخیص جهت حرکت بازار به تحلیلگر کمک زیادی می کند. ذکر این نکته بسیارمهم است که اندیکاتور صرفا جهت حرکت را نشان می دهد و نشان دهنده اندازه حرکت صعودی یا نزولی نیست. در تحلیل تکنیکال اندیکاتورها به دو بخش اصلی تقسیم می شوند:
- اندیکاتورهای روی نمودار
- اندیکاتورهای خارج از نمودار
هر اندیکاتور دارای ویژگی ها و تفاسیر متفاوتی است. اندیکاتورها به همراه روش های اصلی یعنی سطح شناسی و روند شناسی، بیشترین بازدهی را برای تحلیلگران به همراه دارند.
کندل شناسی
مفهوم کندل شناسی در تحلیل تکنیکال چیست؟ کندل شناسی شامل الگوهای کلاسیک و آرایش نمودارها است.
- الگوهای کلاسیک دربردارنده رفتارهایی خاص در نمودارها هستند. با نمایش آرایش خاص در نمودارها، رفتار آینده نمودار براساس آن قابل پیش بینی است. این ابزار برطبق اصل دوم تکنیکال است که با بررسی دقیق نمودارها طی صد سال نام گذاری شده است.
این روش با الهام از رفتارهای موجود در طبیعت و نتیجه گیری از آن پدید آمده است. استدلال آن بدین شکل است که طبیعت طی سالها، بهینه ترین رفتار را از خود نشان می دهد. بنابراین، محققان علم تکنیکال با بررسی بیش از هزار نمودار طی بیش از صد سال، بهینه ترین رفتار ممکن را پیدا کرده و نامگذاری کرده اند.
- آرایش و نحوه نمایش نمودارها به ۳ صورت میله ای، خطی، شمعی بررسی می شوند. پرکاربردترین روش نمایش نمودارها، روش شمعی است. هر شمع، جزئیاتی همچون قیمت آغازین، قیمت پایانی، بیشترین قیمت روز، کمترین قیمت روز را نشان می دهد. هریک از این المان ها، شکلی متفاوت در شمع را ایجاد می کنند.
از قرارگیری این شمع در کنار یکدیگر، الگوهای متفاوتی پدید می آید که باتوجه به شکل آنها، جهت حرکت و اندازه قابل پیش بینی است. الگوهای شمعی در ۳ دسته تک شمعی، دو شمعی و ۳ شمعی قابل تقسیم بندی هستند.
الگوی نمودار کندل در تحلیل تکنیکال
کاربردهای اصلی کندل در تحلیل تکنیکال چیست؟ فرض اساسی تحلیل تکنیکال برای این است که حرکات گذشته ی قیمت می تواند نشانگر جهت حرکت آینده باشد. بنابراین چطور می توان از کندل ها در این حالت استفاده کرد؟ می توان به منظور تشخیص الگوهای کندلی، این کندل ها را بکار برد و ایده های معاملاتی را برطبق آنها شکل داد. نمودارهای کندلی به معمامله گران کمک می کند ساختار بازار را بررسی کرده و وضعیت صعودی یا نزولی آن را تشخیص دهند.
حتی می توان آنها را به منظور تشخیص نقاط مهم نمودار ازجمله نقاط سطوح عرضه و تقاضا یا نقاط بازگشت احتمالی بکار برد. به این نقاط در نمودار نشان دهنده افزایش میزان فعالیت معامله گری هستند. الگوهای کندلی به منظور مدیریت ریسک، روشی عالی محسوب می شوند. زیرا دقت در ستاپ های معاملاتی بالا است و بطور کامل تعریف شده است.
ایچیموکو
ایچیموکو نیز در گروه اندیکاتورها قرار دارد و نوعی سیستم معاملاتی است. این سیستم متشکل از سیستم میانگین خاص و ۵ جزء مهم است که عبارتند از: چیمو، کیجون، تنکان، سنکو A و سنکو B. هریک از این اجزا نشان دهنده میانگین خاصی هستند که سبب ایجاد میانگین های دینامیک در سطوح مختلف قیمتی می گردد. معاملات کم خطر مهمترین ویژگی سیستم ایچیموکو هستند.
فیبوناچی و امواج الیوت
در آموزش تحلیل تکنیکال چیست، یکی از مباحث مهم سری فیبوناچی است. سری فیبوناچی به مسئله زاد و ولد خرگوش ها شهرت دارد. این مسئله به این موضوع می پردازد که تعداد خرگوش ها پس از یک دوره خاص ضریبی از اعداد ۱٫۶۱۸ و ۶۱٫۸ است و به نرخ طلایی شهرت دارد. این اعداد و این نرخ در سرتاسر یک گیت پخش شده اند و سبب ایجاد یک نظم بیکران شده اند.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که تحلیل تکنیکال ریشه در طبیعت دارد. اما در بررسی سری فیبوناچی و نمودارها، این حقیقت آشکار می شود که حتی در معاملات انسان ها نیز نظمی پنهان وجود دارد. این نظم موجود در معاملات نیز براساس همین نرخ طلایی است. بطوریکه در هر روند صعودی یا نزولی، امواجی مثبت یا منفی وجود دارد که این موج بعدی تا ۱٫۶۱۸ برابر موج قبلی و یا سایر نسبت های فیبوناچی باشد.
نکات اساسی و نتیجه گیری در تحلیل تکنیکال
حال که بطور کامل پاسخ تحلیل تکنیکال چیست و جزئیات آن را یافتید، به نتیجه گیری نهایی می رسیم. بسیاری از تحلیلگران این سوال را می پرسند که بین روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، کدام روش برای تجزیه و تحلیل قیمت سهام مناسب تر است؟ هرچند پیش تر، این دو تحلیل را مقایسه کردیم. اما بازهم برای پاسخ به این سوال باید به سراغ نظرات کارشناسان برویم.
کارشناسان معتقدند بهترین روش به منظور تجزیه و تحلیل قیمت سهام در بورس ، ترکیبی از این دو روش است. به عبارتی، بهتر است سرمایه گذار علاوه بر تحلیل و بررسی روندهای گذشته قیمت سهام، عوامل سه گانه اثرگذار بر قیمت سهام را بررسی کند. سرمایه گذار صرفا نباید به نتایج حاصل از این تحلیل اکتفا کند. عوامل سه گانه موثر بر قیمت سهام شامل عوامل محیطی، عوامل مرتبط با صنعت، عوامل درونی و آثار حاصل از تغییر این عوامل بر قیمت سهم هستند.
دلیل این توصیه این است که ممکن است سهمی با روند قیمت صعودی در گذشته، براثر تغییرات در برخی عوامل، از وضعیت رشد مستمر خارج شده و تبدیل به یک سهم زیان ده شود. همچنین ممکن است تغییر در برخی عوامل سبب خارج شدن سهام یک شرکت از وضعیت نزولی و قرارگیری آن در مسیر رشد شود. بنابراین همواره تاکید می شود، هیچ گاه سبد سرمایه گذاری خود را بلاتکلیف رها نکنید. سعی کنید وضعیت تک تک سهام های خود را درنظر داشته و همگام با تغییرات در سایر عوامل موثر بر قیمت سهم، بروزرسانی ترکیب سهام خود را انجام دهید. با مطالعه این مقاله با نکات مهم در پاسخ به سوال تحلیل تکنیکال چیست آشنا شدید. علاوه بر نکات فوق، سعی کنید نگاه بلندمدت داشته باشید و از تصمیم گیری های شتاب زده خودداری کنید. همچنین در خرید و فروش سهام هیجانی عمل نکنید.
آکادمی ریبیز Reybiz بصورت ۲۴ ساعته پاسخگوی سوالات شما وو رفع مشکل در تمامی موارد و سوالات سما در بازارهای مالی میباشد.
امیر فرزامفر مدرس و مشاور بازارهای مالی
یوسف فتحعلیزاده مدرس و مشاور بازارهای مالی
سوالات متداول :
آیا سامانههای معاملاتی کارگزاری مفید ابزاری برای تحلیل تکنیکال دارند؟
بله. در سامانه ایزی تریدر با استفاده از ابزار ایزیچارت و در آنلاین پلاس با عنوان ابزار تکنیکال امکان تحلیل سریع نمادها فراهم شده است.
چطور در مفید تریدر میتوانم تحلیلهای خود را انجام دهم؟
برای این کار کافی است در مفید تریدر حساب تحلیل گری ایجاد کنید. حساب تحلیلگری یا دمو، به کاربر امکان کار با سـامانه را به صورت آزمایشی و بدون هیچ سرمایهگذاری میدهد. با استفاده از این حساب، کاربر امکان پیادهسازی استراتژیهای خود را دارد و همچنین قادر است تا از تمامی قابلیت های نرمافزار استفاده کند.
برای یادگیری تحلیل بازار سرمایه آموزش کدام مبحث از میان تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تابلوخوانی اولویت دارد؟
برای شروع یادگیری این مباحث هیچ یک بر دیگری مقدم نیست و شما میتوانید به سادگی با آموختن هر یک از مباحث مهارت خود را برای بررسی و تحلیل بازار بیشتر کنید.
آیا نتیجه تحلیلهایی که انجام میدهیم تضمینی هستند؟
خیر. تحلیلهای مختلف تنها میتوانند ریسک معاملات شما را کاهش دهند و از رخ دادن سرمایهگذاریهای کورکورانه جلوگیری کنند. اما این به آن معنا نیست که تضمینی حتمی در موفقیت معاملهگران وجود دارد.
نمودارهای تحلیل تکنیکال به چه انواعی تقسیم میشوند؟
با انتخاب نوع نمودار به یک دید بهتر از قیمت سهم و انتخاب روش مناسب تحلیل تکنیکال میرسیم. از جمله تقسیمبندیهایی که در مورد نمودار انجام میشود از این قرار است: «نمودار خطی»، «نمودار میلهای»، «شمعهای ژاپنی»، «هیکن آشی» و «نمودار هالو چارت (Hollow Candles)»
ترتیبی که برای خواندن مقالات” مفاهیم تخصصی ارزهای دیجیتال “به شما پیشنهاد میکنیم:
اشتراکها: صرافی پنکیک سواپ چیست؟ آموزش کامل کار با PancakeSwap - ریبیز